موسسه علمی ، فرهنگی ، آموزشی یــاس بــی نشــان

این وب سایت جهت خدمت رسانی به "نوجوانان عزیز " ، "والدین محترم" ، "معلمین بزرگوار " و "مبلغین گرانقدر دانش‌آموزی" طراحی گردیده است

موسسه علمی ، فرهنگی ، آموزشی یــاس بــی نشــان

این وب سایت جهت خدمت رسانی به "نوجوانان عزیز " ، "والدین محترم" ، "معلمین بزرگوار " و "مبلغین گرانقدر دانش‌آموزی" طراحی گردیده است

موسسه علمی ، فرهنگی  ، آموزشی    یــاس بــی نشــان
مسجد حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع)
.......موسسـه یـــــــاس بی نشـــــان.......
************************************
این وب سایت حاوی مطالب آموزشی و کاربردی ویژه نوجوانان ، والدین ، معلمین و مبلغین دانش آموزی است.

همچنین نوجوانان عزیز اهل شیراز و قم
می توانند جهت شرکت در برنامه های تفریحی، فرهنگی و ورزشی ، به شعبه موسسه در شهر خود ، مراجعه نمایند .

آدرس شعب و شماره تماس ، در قسمت
" آشنایی و ارتباط با موسسه " موجود است.

امید به آنکه این قلیل اقدامات مورد توجه حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا له الفداء) قرار بگیرد

************************************
************************************
امام علی (ع) :

رَوِّضُوا أَنْفُسَکُمْ عَلَى الْأَخْلَاقِ الْحَسَنَةِ فَإِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ یَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِم‏

خودتان را بر خوش اخلاقى تمرین و ریاضت دهید، زیرا که بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به درجه روزه گیر شب زنده دار مى رسد.

تحف العقول ص 111

************************************
امام باقر (ع) :

إِنَّ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ المُداعِبَ فِى الجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ

خداوند عزوجل دوست دارد کسى را که در میان جمع شوخى کند به شرط آن که ناسزا نگوید .

کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص663

************************************
امام علی (ع) :

مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ

هر کس چشم خود را [از نامحرم] فرو بندد، قلبش راحت مى ‏شود.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 260

************************************
پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۳:۴۵ ق.ظ

نامه ی یک قربانی شیمیایی حلبچه

نامه ی یک قربانی شیمیایی حلبچه من حق خودم می دانم که از شرکت "بایر" آلمان که مواد تولید بمب شیمیایی را به صدام فروخت شکایت کنم و از حکومت کویت که این مواد را از آلمان گرفت و به اسم "حشره کش" به صدام داد شکوه کنم و این حکومت را شریک جرم صدام در کشتن کودکم بدانم ، کودکی که هنوز چشمان وحشت زده اش در آن روز دهشتناک، نگاهم می کنند. یک شهروند کرد عراقی ساکن اروپا نامه ای را نوشته و منتشر ساخته است که در آن نسبت به مسئولیت برخی دولت های منطقه درباره جنایات صورت گرفته در بمباران شیمیایی شهر حلبچه دادخواهی شده و توجه مخاطبین را به جنایات صورت گرفته علیه مردم کرد جلب کرده است. متن این نامه به شرح زیر است :  من یک کرد عراقی هستم که اکنون در اروپا زندگی می کنم و سال هاست که به شهر و دیار خود یعنی حلبچه نرفته ام زیرا هنوز بعد از 22 سال ، صحنه های آن کشتار بی رحمانه در مقابل چشمانم هستند؛ وقتی ساعاتی بعد از بمباران شیمیایی حلبچه، به شهر آمدم و سراسیمه به سمت خانه امان رفتم ، پدر، مادر، همسر و دختر دو ساله ام را دیدم که بی هیچ حرکتی بر روی زمین افتاده و مرده اند و دخترم در حالی که انتظار پدر را می کشیده، در آغوش مادرش جان داده است. می دانم که رفتن به حلبچه، دیوانه ام خواهد کرد، هر چند که در اینجا هم مدام صدای کودکم را می شنوم که با آن لحن کودکانه اش صدایم می زند: بابا ... بابا... و در اینجا هم با تنها یادگار به جا مانده از دخترم، یعنی عروسکی که در لحظه مرگ، کنارش افتاده بود ، هنوز مغموم و دل شکسته ام. بنابراین به من حق بدهید که در روز قیامت، از صدام بازخواست کنم که خانواده ی مرا به چه جرمی کشت؟ به من حق بدهید که از اعدام علی شیمیایی - فرمانده عملیات حلبچه -  ، از شرکت "بایر" آلمان که مواد تولید بمب شیمیایی را به صدام فروخت شکایت کنم و از حکومت کویت که این مواد را از آلمان گرفت و به اسم "حشره کش" به صدام داد شکوه کنم و این حکومت را شریک جرم صدام در کشتن کودکم بدانم ، خوشحال باشم و باز به من حق بدهید که از شرکای جرم صدام نیز در کشتار خانواده ، بستگان و همشهریانم ، شکایت داشته باشم. از این کودکی که هنوز چشمان وحشت زده اش در آن روز دهشتناک، نگاهم می کنند و می گویند: بابا! صدام که رفت ؛ از آلمانی ها و کویتی ها بپرس که من چه بدی در حق آن ها کرده بودم که مرا در میان گاز خردل خفه کردند و نه تنها کودکی، که زندگی ام را نیز از من گرفتند؟ در جنگ هشت ساله عراق و ایران ، کویت بارانداز سلاح ‌ها و اقلام تدارکاتی ارتش بعث شد و بسیاری از تسلیحاتی که از مصر و فرانسه از راه دریای سرخ در بندر جده عربستان تخلیه می ‌شد، از راه کویت و مرز سفان، به پایگاه‌ های نظامی عراق منتقل می‌ شد و در این میان شرکت «بایر» آلمان دست‌ کم دو محموله مواد شیمیایی در قالب حشره‌ کش‌ از راه کویت به «القرنه» عراق منتقل کرد این محموله ها در واحد های سیار صنعتی - نظامی که داماد صدام مسئولیت آن را بر عهده داشت، به بمب ‌های شیمیایی تبدیل شدند و در یک زمستان سرد بر سر مردم حلبچه فرو ریختند و در چند ثانیه، پنج هزار نفر از جمله کودک مرا به کام مرگ کشاندند تا صدام، سرمست از این پیروزی(!)، به علی شیمیایی مدال افتخار دهد و از حکومت کویت به خاطر کمک های بی دریغ اش قدردانی کند. این قربانی سلاح های شیمیایی در خاتمه می پرسد که آیا زمان عذرخواهی دولت های آلمان و کویت از مردم حلبچه فرا نرسیده؟
۸۹/۰۲/۰۲
تلفن:37301020-071 / کانال تلگرام: yasebineshan1@

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی