سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۵:۱۰ ب.ظ
بهترین دلیل برای مدرسه نرفتن
بهترین دلیل برای مدرسه نرفتنراوی : مادر شهید :روستای
ما یک مدرسه بیشتر نداشت و آن هم دبستان بود. آن وقت ها عبدالحسین تو کلاس
چهارم ابتدایی درس می خواند. با اینکه کار هم می کرد، نمره اش همیشه خوب
بود. یک روز از مدرسه که آمد، بی
مقدمه گفت: از فردا اجازه بدین دیگه مدرسه نرم. من
و باباش با چشمهای گرد شده به هم نگاه کردیم . همچین درخواستی حتی یکبار
هم سابقه نداشت. باباش گفت: تو که مدرسه رو دوست داشتی ، برای چی نمی
خوای بری ؟» آمد چیزی بگوید ، بغض گلوش را گرفت. همان طور،
بغض کرده گفت: بابا از فردا برات کشاورزی می کنم ، خاکشوری می کنم ، هر
کاری بگی می کنم ، ولی دیگه مدرسه نمی رم. این را گفت و یکدفعه زد
زیر گریه . حدس زدیم باید جریانی اتفاق افتاده باشد ، آن روز ولی هرچه پیله
اش شدیم ، چیزی نگفت. روز بعد دیدیم جدی - جدی نمی خواهد مدرسه
برود . باباش به این سادگی ها راضی نمی شد ، پا تو یک کفش کرده بود که : یا
باید بری مدرسه ، یا بگی چرا نمی خوای بری.
۰ نظر
۱۴ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۷:۱۰