يكشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۸۸، ۰۲:۵۵ ق.ظ
رنج نامه مهدی همت
حسین قدیانی را خواندم که از پسر حاج همت نوشته بود و همین باعث شد
که در اینترنت جستجویی کنم و مصاحبه این عزیز را با یک سایت متعلق به جریان
فتنه پیدا کنم . همت را خواندم که از کتک خوردن برادرش فرزند کوچک حاج
ابراهیم خشمگین بود. من همت را ندیدم اما درکش کردم و هیچکس چون ژیلا
خانم از همت نمیگفت من با همت زنده شدم همت جزیی از وجود من و هویت من
شد.
محمد درمنش در سردار خیبر عشق به همت را در دل من کاشت و همت شدن
همتِ من شد.
از محمد مهدی میخواندم جفاهایی را که در حقش شده بود در حق
مادرش و اینکه پدرش مصادره شد و برای عده ای سفره نانی، اینکه
عده ای خوردند و بردند و باختند و عده ای نخوردند و نبردند و بردند
اینکه ناکس ترسویی در زمان جنگ حالا کس شجاعی شده در زمان صلح و کس
شجاع زمان جنگ بی کسی شده در پشت رُل
!!!! اینکه بی حجابها و بی ادعاها دلسزوترند به جانبازان و شهدا
و از انگها گفته بود و سختی ها ومرارتها وباز هم گفته بود و گفته بود...
اما هیچکدام برایم تازگی نداشت که هر اهل دردی اینها را میدانست وهربسیجی درد
کشیده ای میداند که خونی که از شهدا ریخته شد آب و نانی شد برای عده ای
و همه ما میدانستیم آنچه میگذرد بر جانبازان، همه میدانستیم در آسایشگاهها
چه میرود بر اعصاب و روانها که غیرت این گربه ملوس بودند و حالا نه اعصابی
داشتند و نه روانی برادرم مهدی کجا بودی که ما خیلی وقت است اینها را فریاد
میکردیم که شهدا را دارند خرید و فروش میکنند که جانبازان را به یغما میبرند که
توسعه به جان ارزش ها افتاده و لیبرال سرمایه داری ولی فقیه را دارد به مذبح
میبرد. آنقدر اینها را فریاد زدیم که فریادها کلیشه شد و لفظ شهید، شهید شد
و اوج اینها در دوران توسعه ی به اصطلاح سیاسی بود و همینها که روزی به
ریش شهدا میخندیدند و معنای جانباز اعصاب و روان را نمیدانستد ناگهان مدافع
همه اینها شدند و شما نیز حامی آنها
اما گویی امروز برخی تازه این حرفها و این فریادهای نخ نما را شنیده اند امروز
از شهدا میگویند آنهم البته تنها برخی از آنها که خانوادهاشان را به مصادره
دراورده اند و الباقی خاندان شهدا و مجاهدین را مزدوران و جیره خوران رژیم
میدانند .
امروز از امام میگویند امامی که قرار بود به موزه ببرندش و حالا که به موزه
نرفته به نیزه میکشندش بر علیه امام ناطق، امام خامنه ای
برادرم مهدی هرکس میخواند گفته هایت را به ذهنش خطور میکند بی توجهی
رهبری را به خاندان شما ونتیجه میگرفت بی توجهی او را به خاندان شهدا اما
خودت بهتر از هرکسی میدانی که هیچ مسؤولی به اندازه این پدر پیرمان اهتمام به
امور شهدا ندارد و سرکشی به خاندان شهدا جزو برنامه های همیشگی ایشان
بوده و هست البته اهتمام به آنها فارغ از نام و مرتبه شهیدشان
امروز هیچکس چون او مدافع امام و شهدا و راهشان نیست و همین باعث حقد و
کینه شده علیه او از جانب جدا شدگان از خط امام
تفکر امام محکماتی دارد که جریان فتنه تمام این محکمات را رها کرده بود و
متوسل شده بود به متشابهاتی که آنهم تنها در خاطرات موسوی از امام خلاصه
میشد پر رنگ ترین خطوط فکری امام اندیشه سیاسی ایشان بود که خلاصه در
جمهوری اسلامی میشد که شما تبدیلش کردید به جمهوری ایرانی
بنیان حرکت و جهاد امام نفی طاغوت بود که سران مورد حمایت شما در آغوشش
از امام و شهدا و خاندان شهدا میگفتند و دهان در پستان گاو سامری داشتند و
شعار نه غزه نه لبنان تجویز میکردند برای بیماران مبتلا به تب سبز. اما برادرم
شما این عدول از راه امام را ندیدی که سکوت کردی و حمایت؟ امامی که پدرت
از خدا خواسته بود در مملکتی که او نفس نکشد حتی یک لحظه زنده نباشد
در شعارهای جریان فتنه مرگ بر اصل ولایت فقیه شنیده میشد این یعنی مرگ بر
اندیشه امام خمینی این یعنی نفی امام و آرمانش این یعنی نفی پدرت و آرمانش
اگر تو به این راضی میشوی من هیچگاه راضی نخواهم شد چون همت هویت من
است و اجازه نخواهم داد کسی هویتم را نفی کند و چون پدرت از خداوند تقاضا
میکنم که در مملکتی که آرمان امام نباشد حتی یک لحظه زنده نباشم
برادرم میدانم که بر شماها ظلم شده و جفاها رفته و نه فقط بر شما که بر بسیاری
از مردم اما این نباید موجب استنتاجات غلط وسطحی شود به تعبیر رهبری
باید اصلی فرعی کرد آیا این حرف امام نیست که حفظ نظام از اوجب واجبات
است آیا این جریان به دنبال حفظ نظام بود؟ یا تبدیل جمهوری اسلامی به جمهوری
ایرانی حفظ نظام است؟
چرا در تحلیل ها واقعیات از چشم ما مخفی میماند اصل ولایت فقیه اصلی است
ریشه دار در اندیشه سیاسی شیعه که امام خمینی به آن عینیت بخشید اما نباید
فراموش کرد که ما در جامعه ای زندگی میکنیم که بیش از دو هزار سال حکومت
های استبدادی و شاهنشاهی برمردم حکمرانی میکردند و بیش از صدسال است که
فرهنگ مصرف گرایی و اشرافی گری در باورهای مردم ریشه دوانده پس تشکیل
حکومت اسلامی تازه اول مبارزه و مقابله است برای زدودن این مفاسد از فرهنگ
مردم. نباید به صرف وجود این مفاسد و کج رویها اینگونه استنتاج شود که
حکومت ولایی و دینی ناکارآمد است این ظلم به اسلام و انقلاب است باید همگی
دست به دست هم همت کنیم برای اصلاح جامعه و تشکیل یک تمدن شیعی
نباید به صرف برخورد ناشایست و خشن برخی نتیجه گیری کنیم طاغوت بودن
نظام را و قابل اصلاح نبودنش را ضمن اینکه در مُدن فاضله غربی که کعبه آمال
و آرزوی دوستان شماست از این بهتر با آشوبگران برخورد نمیشود اگرچه بنده
اینگونه رفتارها را اول از همه خیانت به نظام و رهبری میدانم و قبول دارم که در
این زمینه ناهماهنگی بسیار بود و این مایه بسی تاسف است و کم نبودند کسان
بیگناهی که آسیب دیدند اما محل مناقشه اینجاست که چرا بی هیچ دلیل شرعی و
قانونی باید مردم را به خیابانها کشاند و مقابل نظام قرار داد علیرغم خواسته
رهبری که خواستند از طریق قانونی این شکایات رسیدگی شود
به هرحال من که نفهمیدم که حمایت از جریان فتنه چه ربطی به سختیها و فشارها
و بی توجهی مسولین به شماها داشت که کم نیستند خانواده های شهدا و
جانبازانی که سختی ها کشیدند و مرارتها دیدند اما هیچگاه گلایه ای نکردند و
حاضر نشدند شهیدشان را خرج هیچ جناح سیاسی چه راست چه چپ، چه
اصولگرا چه اصلاح طلب کنند اما شما پدرتان را خرج یک جریان سکولار و
برانداز نظام کردید جریانی که با وقاحت تمام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را
نفی کردند و علیه امام و اندیشه اش از هیچ کاری فروگذاری نکردند از تحریف
افکارش گرفته تا پاره کردن تمثالش و چه ارزان فروختید اما من پدرت را هویتم
را به هیچ ثمنی جز راه امام و انقلاب نخواهم فروخت
.............................................................................................................................
نویسنده متن : مقداد
هیچ شهیدی مانند همت برایم عزیز نیست.
حس خاصی که به این شهید بزرگوار دارم مانع از این می شود که نسبت به خانواده ی محترمشان بی تفاوت باشم.با گفته های فرزندشان دلم لرزید.اشک هایم جاری شد..
هنوز امیدوارم خبرهایی بشنوم از تغییر مسیر دادن این بزرگوار..
کاش شهید خود نظر کند به پاره ی تنش