جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۸۹، ۰۷:۳۸ ب.ظ
بازشدن جبهه جدید در مقابل اسرائیل
مقابله رسانه های عربی - اسلامی با هجوم تبلیغاتی صهیونیسماز
هنگامی که تصویر شلیک یک افسر آمریکایی به سر یک ویت کنگ در جنگ آمریکا
با ویتنام مقدمه ایجاد فشار شدید افکار عمومی جهانی بر روی آمریکا برای
پایان جنگ در ویتنام شد، نگاه سیاستمداران و بالاخص جنگ سالاران کشورها
به شدت از نقش و تاثیر رسانه در تعیین سرنوشت تحولات جهانی متاثر شد. از
آن پس حضور خبرنگار و عکاس و تصویربردار در تحولات و رخدادها، عادی و
طبیعی انگاشته نشد و حتی خود اصحاب رسانه نیز به حضور خود در تحولات به
دیده دیگری نگریستند.
از سالهای آغازین دهه 90 میلادی با تاسیس سیانان و حضور آن در همه
عرصههای جنگ اول خلیجفارس و پخش تصاویر زنده از جنگ، بار دیگر حضور
رسانهها در رخدادهای خبری دستخوش تحولی دیگر شد و به سرعت، راهاندازی
شبکههای خبری تلویزیونی بینالمللی به هدف اولی و اصلی دولتهای بزرگ
برای برخورداری از نقشی تعیین کننده در تحولات دنیایی که از این پس جهان
اطلاعات نامیدند، تبدیل شد.کشورها و گروههای اسلامی نیز که به
عنوان اصلیترین رقیب هژمونی نظام سلطه در عرصه جهانی شناخته میشوند، از
این قاعده مستثنی نماندند و اقدام به راهاندازی شبکههای خبری تلویزیونی
بینالمللی کردند که نامهایی چون پرس تیوی، العالم، المنار و الاقصی از
جمله این شبکهها هستند.وقتی شبکه المنار در حمله رژیم صهیونیستی
به لبنان در سال 2006، توازن را در جنگ به سود حزب ا... تغییر داد،
مسئولان مقاومت اسلامی فلسطین «حماس» نیز به فکر تاسیس شبکهای مشابه
افتادند. هرچند بنا به دلایل مختلف از جمله تهدیدها و فشارهای رژیم
صهیونیستی، حماس نتوانست شبکهای در قواره المنار راهاندازی کند اما باید
به یاد داشت که المنار نیز در آغاز راه با چه سختیهایی روبه رو بود و همه
روزه دفاتر و خبرنگاران آن مورد حمله قرار میگرفتند.با این وجود
شبکه الاقصی با تمامی محدودیتها مذکور و بالاخص نبود امکانات در جنگ 22
روزه، توانست در شرایط خاص شهر غزه و حملات سنگین رژیم صهیونیستی، یک نوع
استفاده بهینه از رسانه و با شکلی جدید در عرصه اطلاعرسانی، به نمایش
بگذارد.الاقصی در جنگ 22 روزهشبکه الاقصی در
حال راه اندازی بود که جنگ 22 روزه شروع شد و رژیم صهیونیستی با استفاده
از سکوت رسانهها و مجامع بینالمللی در همان اولین سری از حملات به غزه،
ساختمان شبکه را به کلی ویران کرد.از آنجا که مقاومت اسلامی
آمادگی پذیرش چنین وضعیتی را داشت، تدابیر لازم را برای غلبه بر این
شرایط اتخاذ کرده بود. عوامل شبکه الاقصی بلافاصله واحدهای سیاری را که
جهت چنین شرایطی تهیه کرده بودند به کار گرفته، در نقاط مختلف مستقر و
بلافاصله به ارسال اخبار و تصاویر وقایع و رویدادهای جنگ پرداختند. در طول
جنگ عمده این واحدها به ناچار با جابجایی فراوان فعالیت میکردند، زیرا
ردیابی امواج ارسالی دستگاهها برای اسراییل میسر بود و میتوانستند در
کمتر از چند دقیقه محل دستگاهی را که در حال ارسال امواج بود ردگیری کنند
و آن را مورد هدف قرار دهند.بنابراین، جنگ فضای جدیدی برای نوع
جدیدی از تأمین، پخش و اداره برنامه تلویزیونی فراهم آورد. مقاومت اسلامی
فلسطین در این زمینه یک پدیده تازه و جدید در عرصه اطلاعرسانی ابداع کرد
که البته ارزیابی و ارزش این کار در برابر سایر فعالیتها و رشادتها در
طول جنگ 22 روزه، اندکی مغفول مانده است.الاقصی، هم در زمینه شکست
انحصار اطلاعرسانی رسانهای غرب و سایر رسانههای وابسته به هژمونی نظام
سلطه و هم در اداره یک شبکه تلویزیونی به هنگام حملات نظامی سنگین و همه
جانبه دریایی، زمینی و هوایی رژیم صهیونیستی که نقشه تسخیر کامل غزه را
داشت و باتوجه به قریب 38 سال اشغال منطقه، وجب به وجب آن را میشناخت،
بسیار موفق عمل کرد.نباید این نکته را از نظر دور داشت که در فاصله
بسیار کوتاهی از زمان آغاز به کار دستگاههای فرستنده یا (SNG)، امکان
رهگیری محل ارسال و سرچشمه امواج وجود دارد و با توجه به تسلط همهجانبه
اسراییل بر غزه که منطقه بسیار کوچکی است، ناتوانی رژیم صهیونیستی در از
کار انداختن سیستم رسانهای مقاومت فلسطین یک موفقیت ارزنده، محسوب میشود.الاقصی محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستیعوامل
رسانهای مقاومت فلسطین و نیروهای شبکه الاقصی، حتی از نیروهای رزمنده و
نیروهای نظامی مقاومت، کار سختتری داشتند چرا که یک نظامی فلسطینی
میتوانست، موشکی را که قرار بود به سوی اسراییل شلیک شود، برای اصابت به
هدف تنظیم کند و چاشنی شلیک آن را به هر نحو فعال کند و از محل دور شود و
تازه اسراییلیها، بنا به ادعای خود حداقل بعد از 20 ثانیه، از محل شلیک
موشک بر اساس فرکانسهایی که از موشک شلیک شده دریافت میکردند، از محل
موشک مطلع میشدند. اما یک تصویربردار شبکه الاقصی، باید تصویر زنده از
تجاوز نیروهای صهیونیستی تهیه میکرد و تازه از اولین لحظهای که ارسال
این تصویر برای ماهواره آغاز میشد، مخاطره اصلی نیز آغاز میشد. چرا که
از آغازین لحظات ارسال امواج، محل SNG مورد شناسایی قرار میگرفت و
نیروهای اسراییلی برای هدف قرار دادن آن، با مانع خاصی روبرو نبودند.در
طول جنگ 22 روزه، عوامل رسانهای مقاومت و کارکنان شبکه الاقصی، از جمله
اهداف اساسی نیروهای نظامی اسراییل بودند و چندین حمله به واحدهای
رسانهای سیار الاقصی نیز تعدادی مجروح در پی داشت. از سوی دیگر نحوه کار
نیروهای شبکه الاقصی خیلی طبیعی و عادی نبود. در روزهای چهارم و پنجم جنگ
22 روزه، شبکه الاقصی تصاویری را از نحوه کار کردن عوامل خود پخش کرد. در
این تصاویر نشان داده میشد که ساختمان شبکه به کلی ویران شده است، ولی
عوامل خبری شبکه بین مردم میرفتند، با آنها مصاحبه میکردند و بعد نوار
را در دستگاه فرستنده میگذاشتند و تصاویر را ارسال میکردند و یا حتی پخش
زنده داشتند که تهیه گزارشها و مصاحبهها، به صورت زنده هم انجام میشد.از
نظر نوع کارکرد شبکه الاقصی، باید گفت عوامل شبکه الاقصی و نیروهای
رسانهای مقاومت، بخش مهمی از مقاومت بودند. چرا که اگر هر قدر مقاومت در
غزه صورت میگرفت، اما تصویر و اخبار آن منتشر نمیشد، تاثیر آن به هیچ
وجه با امکانی که شبکه الاقصی برای انتشار اخبار و تصاویر همه روزه از جنگ
فراهم کرد، قابل مقایسه نبود.در هفته اول جنگ غزه، تحولات به شدت
سانسور میشد. فقط چند شبکه به پوشش تحولات جنگ میپرداختند که یکی از
آنها شبکه الاقصی بود. شبکه القدس که آن هم تقریبا وابسته به مقاومت بود،
شبکههای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران و المنار حزب ا...، تنها
رسانههایی بودند که در هفته اول جنگ، به تهیه و انتشار اخبار و تصاویر
جنگ مبادرت کردند و باعث ایجاد یک خیزش عمومی، علیه جنایات اسراییل در غزه
شدند.دولت خودگردان که مقر اصلی آن در رام ا... و کرانه باختری
است، از ابتدای کار شبکه الاقصی نیروهای این شبکه را از کرانه باختری
اخراج کرد و در طول جنگ 22 روزه نیز دولت خودگردان و شبکه تلویزیونی
آنها، بر علیه مقاومت فعالیت میکردند.یکی از کارهای اصلی که
اسراییل طبق توصیه گزارش وینوگراد برای پیروزی در جنگ غزه، انجام آن را
لازم میدید، این بود که به هیچ وجه به خبرنگاران اجازه حضور و فعالیت در
محل وقوع جنگ را ندهد. از قبل نیز با ایجاد فضای رعب و وحشتی که با توسل
به اقدامات مختلف از جمله ربودن و شلیک به سوی خبرنگاران ایجاد کرده بود،
باعث شده بود که در طول جنگ 22 روزه هیچ خبرنگار خارجی، جرأت حضور در غزه
را نداشته باشند. رژیم صهیونیستی همچنین مانع از ورود آن دسته از
خبرنگارانی که قصد ورود به غزه و تهیه گزارش داشتند، میشد.خبرنگاران
شبکه فلسطین متعلق به دولت خودگردان نیز علیرغم اینکه فلسطینی بودند،
قبل از جنگ، غزه را ترک کردند و مردم غزه را در طول جنگ تنها گذاشتند. همه
شبکههایی که در طول جنگ از غزه برنامه پخش کردند، چه شبکه الاقصی و چه
العالم یا پرستیوی همه از خبرنگاران فلسطینی و بهخصوص فلسطینیان اهل
غزه استفاده میکردند.الاقصی در جبهه دومشبکه
الاقصی در کنار همه محدودیتها، کمبودها و مخاطراتی که برای تهیه و ارسال
اخبار و تصاویر رویدادهای جنگ داشت، در جبهه دیگری نیز مشغول جنگ بود.فعالیت
نسبتا قابلقبول الاقصی موجب شد رژیم صهیونیستی ماهوارهای که تصاویر شبکه
الاقصی را دریافت و پخش میکرد، تحت فشار قرار دهد و آن ماهواره نیز از
ادامه همکاری با الاقصی امتناع کرد ولی با تمهیداتی که نیروهای مقاومت از
قبل اندیشیده بودند توانستند از فضای دیگری استفاده کنند و شبکه را زنده
نگه دارند.مشکل دیگری که عوامل شبکه الاقصی با آن مواجه بودند،
انرژی بود. از 18 ماه قبل، غزه تحت محاصره بود و بخشی از برق آن که از سوی
رژیم صهیونیستی تأمین میشد، قطع شده بود و با ممانعت از واردات بنزین
نیروگاه برق غزه نیز برقی تولید نمیکرد. در نظر بگیرید که اداره یک شبکه
تلویزیونی بدون برق و بنزین برای تولید برق، چه سختیهایی خواهد داشت.مسئله
دیگر این بود که تجهیزات کار تلویزیونی مثل دوربین فیلمبرداری یا SNG
برای ارسال تصویر در شرایط ایدهآل ساخته شدهاند، نه برای شرایط جنگی.
دوربین فیلمبرداری با خاک بهشدت ناسازگار است و گرد و خاک خیلی زود آن
را از کار میاندازد. از سوی دیگر دستگاه فرستنده SNG باید بسیار دقیق با
جهت ماهواره تنظیم شود تا بتواند تصویر ارسال کند و اگر میلیمتری جابجا
شود، ارتباط آن قطع میشود. ارسال تصویر در زیر باران موشک با دشواریهای
مضاعفی همراه بود که ارزش کار مقاومت الاقصی را دو چندان میکرد.رژیم
صهیونیستی در 60 سالی که از تأسیس آن میگذرد بر دو محور متکی بوده است؛
یکی رسانه و دیگری نظامیگری. این رژیم همواره سعی کرده است از ابزار
رسانه برای غلو در توانمندی و قدرت خود بهره ببرد. در پروتکلهای تشکیل
اسراییل بزرگ نیز آمده است که تسلط بر رسانهها برای تحقق این هدف، نقش
اساسی دارد.مقاومت اسلامی در هر دو زمینه، اتکا و توانمندیهای
رژیم صهیونیستی را به چالش کشید. رژیم صهیونیستی از یک سو در طول سالهای
گذشته در عرصه جنگ با دو شکست مواجه و از سوی دیگر تسلط این رژیم بر
رسانهها که میتوانست اخبار را به نحو مطلوب و دلخواه صهیونیستها تحریف
کند، با ایجاد شبکههای تلویزیونی از سوی گروههای مقاومت به چالش کشیده
شده است.رژیم صهیونیستی در دو جنگ 33 روزه و 22 روزه نشان داد که
به هیچ وجه چنان که تبلیغ کرده بود، دارای قدرت طراحی استراتژیک برای
تضمین پیروزی در جنگ نیست و آمریکا به عنوان اصلیترین و حامی این رژیم
نیز حداقل در دو جنگ افغانستان و عراق این تجربه را از سر گذرانده است و
امروز ابهت دروغین اسراییل و آمریکا شکسته است.